تاريخچه نيشابور

نامهای نيشابور از آغاز تا کنون

نيشابور در کهن ترين متن قوم ايرانی ، اوستا :

گوشه هايی از کتاب تاريخ نيشابور

شهری با ابعاد فرهنگی حيرت انگيز :

سيمای نيشابور در سپيده دمان تاريخ عهد ساسانی

 

شهرستان نيشابور ، خطه ای است به وسعت 248 /9 کيلو متر مربع که در شمال استان خراسان قرار دارد. نيشابور از شمال با کوه های بينالود و شهرستان قوچان ، از باختر با شهرستان های اسفراين و سبزوار ، از خاور با مشهد ، از جنوب با تربت حيدريه و کاشمر هم مرز است . رود های نيشابور بيشتر فصلی هستند . « کالشور»  نام  بزرگترين رودخانه اين شهرستان بشمار می رود. آب و هوای نيشابور پايدار نيست . دره های پر آب و سرسبز دامنه های بينالود در شمال از هوای معتدل کوهستانی و هوای نواحی جنوبی نسبتا گرم و بيابانی است .

     شهرستان نيشابور در برگيرنده دو شهر ، پنج بخش ، پانزده دهستان و 632 آبادی و بر پايه آمار انتشار يافته در سال 1370 دارای 399287 نفر جمعيت است . 

     نيشابور يکی از ديرپا ترين شهرهای ايران  است که بر سر راه جاده ابريشم قرار داشته است . قدمت و پايگيری اين شهر را به دوره ساسانی و دوران شاپور اول نسبت داده اند . ولی برپايه واپسين يافته های باستان شناسی در پهنه های تاريخی اين ديار ، نيشابور در هزاره سوم پيش از ميلاد دارای ارتباط تجاری با دره سند در پاکستان و نيز منطقه بين النهرين بوده است.

     بتازگی نيز گستره های باستانی با ارزشی ازآن هزاره چهارم و سوم پيش از ميلاد ، در پيرامون شهر شناسايی شده که از اهميت بسزايی برخوردارند . ظاهرا قديمی ترين سند درباره  نيشابور درسنگنبشته ای متعلق به دوران شاپور اول ساسانی ( کعبه زرتشت ) ، باز می گردد  که از آن به نام   « تمام آپارخشتر » ياد شده است . هم چنين يکی از مهمترين آتشکده های پيش ار اسلام ، به نام           « آذربرزين مهر » در نيشابور قرار داشته  که آتشکده خاص  کشاورزان بوده است .

     تا پيش از اسلام ، اين شهر « ابر شهر »  ناميده می شد ، ولی از  دوره آغازين چيرگی اسلام نام   « نيشابور » در کنار « ابر شهر »  بکار رفته و در گذرزمان جايگزين آن گرديد. نيشابور در زمان عبدالله ابن طاهر به عنوان پايتخت خراسان بزرگ انتخاب  و رفته رفته  به بزرگی و  اهميت روز افزون يافت ؛ به طوری که صفاريان نيز پس از برکناری طاهريان ديگر بار اين شهر را به پايتختی خود برگزيدند. در دوره غزنويان و سلجوقيان نيشابور به اوج پيشرفت خود دست يافت و به ثروتمندترين و پر جمعيت ترين سرزمين اسلامی تبديل شد . ولی ديری نپاييد که در پی يورش های ويران گر سپاهيان مغول با خاک همسان گشت.با اين همه ،  پس از زمانی کوتاه ، بار ديگر در بخش شمال باختری  شهر قديم ، شهری تازه سر برداشت و کار آبادانی آ ن بالا گرفت . ولی زمين لرزه سال 808 هجری دوباره آن را ويران ساخت. نيشابور در دوره تيموری اندکی باليد و روز به روز دامن گسترد تا آنکه توانست زندگی پويای خود را دوباره باز يابد.  

بنای يادبود خيام که در سال 1313 ه ش  ساخته شد و در سال 1339 به ميدان خيام داخل شهر انتقال داده شد

ستون های آچری بر سر راه باغ خيام

بازمانده های شهر باستانی نيشابور

 

بازمانده های شهر باستانی ، بر گستره ای به فراخی تقريبا 2000 هکتار در کناره جنوب خاوری شهر کنونی نيشابور بر جای مانده است . بر اين گستره شماری تپه های باستانی به نام های  کهن دژ، الب ارسلان ، سبزپوشان ، شادياخ ، تپه مدرسه ، بازار ، قنات تپه ، تپه تاکستان به چشم می نشيند که با شماره 216 در سياهه آثار ملی به ثبت رسيده است . برای نخستين بار کاوش های علمی باستان شناسی از سال 1935 ميلادی از سوی يک هيئت کاوش گر آمريکايی  در پيوند با موزه « متروپوليتن » به سرپرستی چارلز و ويلکينسون در تپه سبز پوشان ، تپخ مدرسه ، قنات تپه و تتپه تاکستان انجام گرفت و آثار بسيار ارزشمندی از دوره اسلامی فراچنگ آمد . در سال 1966 ميلادی نيز ريچارد بوليت  برنامه پژوهشی جامعی را بخاطر بازيابی جايگاه و بازسازی  محله های شهر باستانی انجام داد . در سال 1347 شمسی سيف الله کامبخش فرد نيز در بخشی از محوطه شهر باستانی به کاوش گری پرداخت . در سال 1367 هم چهارمين برنامه پژوهشی از سوی هيئتی به سرپرستی سيد محمود موسوی در اين محوطه به اجرا در آمد که دستاورد آن بازيابی بازمانده های معماری دوره سلجوقی در بخشی از اين محوطه بود . از آخر های سال 1378 نيز هيئتی به سرپرستی رجبعلی لباف خانيکی کارهای کاوش گری در محله « شادياخ » نيشابور آغاز کرده است .
 

باقی مانده شهر قديم