عطارشناسان در لندن

چارلز ملويل از ايرانشناسان بريتانيايی و پرفسور بورگل از سوئيس در يکی از نشست های کنفرانس عطار
چارلز ملويل از ايرانشناسان بريتانيايی و پرفسور بورگل از سوئيس در يکی از

نشست های کنفرانس عطار

مهدی شريف

"فريدالدين عطار و سنت صوفيانه ايرانی" موضوع کنفرانس دو روزه ای بود در مدرسه مطالعات آسيايی و افريقايی دانشگاه لندن (SOAS) که در روزهای 16 و 17 نوامبر  
2002  برگزار شد. دانشوران و ايرانشناسانی از کشورهای آمريکا، کانادا، فرانسه، سوئيس و بريتانيا در اين کنفرانس به ارائه پژوهش های خود و بحث در باره عطار و آثار او پرداختند. از ايران و ايرانيان هم پژوهشگرانی حضور داشتند.

گفتگو از عطار طبعا بدون اشاره به اشعار او ممکن نيست و از آنجا که زبان کنفرانس انگليسی بود آميختگی شعر فارسی و زبان انگليسی فضای جالبی ايجاد کرده بود. نوعی يگانگی از راه زبان. همه به انگليسی صحبت می کردند ولی در باره شعر فارسی.

کنفرانس عطار در اواخر چله ای برگزار شد که در آن لندن به همت "بنياد ميراث ايران" شاهد مجموعه ای از برنامه های فرهنگی در شناخت و بزرگداشت عرفان ايران است. اين دوره چهل روزه که پرده هايی از شعر و موسيقی و هنر صوفيانه ايران و ايرانيان را به غربيان و ايرانيان غربت نشين معرفی می کند تا 7 دسامبر ادامه خواهد داشت.

وقت حکمت وقت جنون

در کنفرانس عطار سخن های بسيار مطرح شد اما روز نخست انگار روز کنکاش در حکمت عطار بود و حيرت او. محمد رضا جوزی با استناد به اين بيت عطار که "کی رسی در حکمت روحانيان/در ميان حکمت يونانيان" به منشا دينی حکمت عطار اشاره داشت و بيعلاقگی او به فلسفه يونان. در نگاه عطار "شمع دل از فلسفه نتوان فروخت". او به آن حکمتی نظر دارد که از خداوند می رسد ( به گفته قرآن: يعطی الحکمه من يشاء/ خداوند هر که را خواهد حکمت ارزانی می کند).


محمد رضا جوزی

محمد رضا جوزی يک سالی است در موسسه مطالعات اسماعيلی لندن به پژوهش مشغول است و از شاگردان فيلسوف جنجالی ايران دکتر احمد فرديد است. او بر آن بود که از فلسفه محض نمی توان در ايران نشان جست و آنچه هست حکمتی است که بر دين پايه دارد و از همين رو اوج اين حکمت در "خوف از خداوند" رقم می خورد. اين حکمت بر همان عقل دکارتی يا کانتی استوار نيست و نيازی هم نيست که مراد از عقل همه جا همان عقل اروپايی باشد. عقل مفهومی تاريخی است و در طول تاريخ معانی و مصداق های گوناگون يافته است.

کسانی از ديگر دانشوران بدرستی به اين نکته يادآور شدند که عقل يونانی که در فلسفه يونان جلوه کرده است "يک" معنا و صورت واحد ندارد که بتوان بر همه آن يک حکم روا داشت. اما بر اين که عطار اهل حکمت است تا فلسفه ظاهرا همه اتفاق نظر داشنتند.

اما جالب است که اگر اتکای بر دين وجه تمايز حکمت و فلسفه است حيرت و جنون وجه مشترک آنهاست. عطار که از ديوانگان شعر فارسی است در اينجا همسايه نيچه و ويتگنشتاين، دو نمونه عالی عقل غربی، می شود. ويتگنشتاين زمانی گفته بود: "گرداگرد فهم را هاله ای از جنون فراگرفته است." و خود ديوانه وش بود. جنون نيچه هم که داستان پرآوازه ای دارد.

رنگ های عطار

فاطمه کشاورز استاد دانشگاه واشنگتن بر جنبه تازه ای از آثار عطار انگشت نهاد. او از نقاشی و ادبيات همزمان بهره برد تا تنوع جنبه های بصری در منطق الطير را نشان دهد.


فاطمه کشاورز


او گفت که عطار با صور استعاری می انديشد و در انتخاب مرکزی ترين استعاره خود در منطق الطير يعنی "پرندگان" قوی ترين انتخاب ممکن را برای گفتگو از آدمی و حالات روحی او برگزيده است.

او به تنوع مرغانی که در صحنه حاضر می شوند اشاره کرد و از قول تقی پورنامداريان عطارشناس ايرانی که جای خالی اش در کنفرانس محسوس بود نقل کرد که از دلايل محبوبيت منطق الطير همين تنوع شخصيت های آن است که در رنگارنگی مرغان آن ديده می شود.

از آن گذشته، عطار به خود رنگ ها نيز توجه خاصی دارد و اين مجموعه اثر او را به يک تابلوی بزرگ نقاشی تبديل کرده است. از نظر انسان شناسی عرفانی هم اين رنگارنگی نشانه ای از رنگارنگی راه ها برای رسيدن به "سيمرغ شخصی" ماست.

زن در انديشه عطار


فرانکلين لوئيس

شايد مدرن ترين نگاه به عطار در کنفرانس را بتوان در پژوهش فرانکلين لوئيس پژوهشگر جوان آمريکايی يافت. او که اخيرا با انتشار يکی از بهترين و جامع ترين کارها در باره مولانا جلال الدين رومی به شهرتی بسزا رسيده است در پژوهش خود به تحليل داستانی از "الهی نامه" عطار در باره زنی پرداخت که شوهرش او را ترک گفته و او با مردانی روبروست که هوسمندانه او را می طلبند و وقتی با پاسخ سرد او طرد می شوند به دشمنی و کينه توزی بر می خيزند.

لوئيس که همزمان اين داستان را با اثری از چاسر شاعر انگليسی معاصر عطار مقايسه می کرد تا فضيلت های زنانه را از نظر آنها بسنجد، نشان می داد که چگونه در نگاه عطار چهره کليشه ای زن به عنوان حيله گر دگرگون می شود و به مقامی می رسد که مردان در برابر او ناچيز جلوه می کنند.

ديداری بديع

کنفرانس يک شب موسيقی، شعر و آواز نيز برگزار کرد که حضور استاد رحمت الله بديعی در آن فرصتی مغتنم بود برای ديدار با او و شنيدن از ساز او.


رحمت الله بديعی

بسياری از ايرانيان مقيم لندن در اين مراسم شرکت داشتند و در سالن بی اغراق جای سوزن انداختن نبود. رابرت بلای شاعر سرشناس آمريکايی ترجمه های خود از اشعار عرفانی فارسی را خواند که با نوای عود همراهی می شد و گروه نوازندگان با کمانچه و سپس ويلون بديعی و آوازتورج کيارس به عرضه اشعاری از عطار پرداخت.

کنفرانس عطار يکبار ديگر جاذبه ادبيات فارسی و عرفان ايرانی را نشان داد در برانگيختن دانشوران از مليت ها و زبان های مختلف برای دريافت آن و نزديک شدن به فضای غنی و رنگارنگ آن. به علاوه نشان داد که با وجود کاستی گرفتن حمايت های دولت ايران از مطالعات ايرانی در غرب هنوز اين مطالعات به پايمردی ايرانيان فرهنگ دوست از رونق برخوردار است و بر رونق آن افزوده نيز می شود

بازگشت